کد مطلب:2237
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:19
آيا ارتباط ارواح با اهل دنيا براي كسي پيش آمده تا انسان به اين ارتباط يقين پيدا كند؟
در اين باره داستان هاي عجيبي نقل شده كه تنها يك نمونه از آن را كه مورد تأييد بزرگان است نقل مي كنيم:
مرحوم نراقي از علماي بزرگ و كم نظير اسلام در نجف اشرف اقامت داشت در ماه رمضاني براي صرف افطار هيچ چيز در منزل نداشت. ايشان از منزل بيرون مي آيد و به وادي السلام نجف براي زيارت اهل قبور مي رود در ميان قبرها قدري مي نشيند و فاتحه مي خواند تا اين كه آفتاب غروب مي كند و هوا كم كم رو به تاريكي مي رود.
در اين حال مي بيند عده اي از اعراب جنازه اي را آوردند و قبري براي او حفر نموده و جنازه را در ميان قبر گذاشتند و به ايشان گفتند تجهيزات اين جنازه را انجام دهيد. ايشان مي گويد: در ميان قبر رفتم كه كفن را باز نموده و صورت او را به روي خاك بگذارم ناگهان ديديم دريچه اي است از آن دريچه داخل شدم ديدم باغ بزرگي است با درخت هاي سرسبز و ميوه هاي مختلف. من بي اختيار وارد شدم قصر با شكوهي ديدم شخصي در صدر اتاق نشسته و دور تا دور اين اطاق افرادي نشسته اند. سلام كردم جواب سلام مرا دادند. ماري از در وارد شد و به سمت آن مرد رفت و نيشي زد و از اطاق خارج شد، سؤال كردم: شما كيستيد؟ اين قصر و مار چيست؟ گفت: من همين مرده اي هستم كه هم اكنون در قبر گذارده ايد و اين باغ بهشت برزخي من است، اين قصر مال من است، اين افراد كه دور اتاق گرد آمده اند ارحام من هستند و نيش مار به خاطر قضاوت ناحق من است. خواستم از آن جا بيايم آن مرد يك كيسة برنج به من داد. من برنج راگرفته و خداحافظي كردم و از آنجا بيرون آمدم ديدم داخل همان قبر هستم و مرده هم به روي زمين افتاده و دريچه اي نيست از قبر بيرون آمدم و خشت ها را گذاردم و به منزل رهسپار شدم و كيسه برنج را با خود آورده و طبخ نموديم مدت ها گذشته و ما از آن برنج طبخ مي كرديم و تمام نمي شد و چنان بوي خوشي از آن متصاعد مي شد كه محل را خوشبو مي كرد پس از اين كه اين قضيه بيان شد ديگر برنج تمام شد.[13]
[13] حسيني تهراني، معاد شناسي، ج 2، ص 250 - 256 با تلخيص.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.